معنی تپل

لغت نامه دهخدا

تپل

تپل. [ت ُ پ ُ] (ص) گرد و فربه.


تپل مپل

تپل مپل. [ت ُ پ ُ م ُ پ ُ] (ص مرکب، از اتباع) از اتباع. رجوع به تپل شود.

فارسی به انگلیسی

تپل‌

Chubby, Fattish, Full, Plump, Roly-Poly

فرهنگ معین

تپل

(تُ پُ) (ص.) (عا.) چاق، فربه.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تپل

چاق، فربه، گرد و چاق

فرهنگ فارسی هوشیار

تپل

گرد و فربه

واژه پیشنهادی

کنایه از بچه تپل

لپ گلی


کارگردان فیلم جانی و تپل

داوود اسماعیلی


نویسنده فیلم جانی و تپل

داوود اسماعیلی


سازنده موسیقی فیلم جانی و تپل

حسین واثقی


تهیه کننده فیلم جانی و تپل

محمّدتقی شکرایی


از بازیگران فیلم جانی و تپل

بهرام وطن پرست، جهانگیر فروهر، شهناز تهرانی، گیتی فروهر، همایون


بسیار چاق، تپل در لهجه شیرازی

لُبَّک

معادل ابجد

تپل

432

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری