معنی خپل

لغت نامه دهخدا

خپل

خپل. [خ ِپ ِ] (ص) در تداول عامه، کوتاه قد. کوتوله. این کلمه همین خپله مصطلح امروزیان است. رجوع به خپله شود.

فارسی به انگلیسی

خپل‌

Pudgy, Squat, Stocky, Stubby

فرهنگ عمید

خپل

خپله

حل جدول

خپل

فربه و چاق

فربه

فربهَ، چاق


خپل، فربه

چاق


خپل ، فربه

چاق


فربه

خپل


چاق

خپل


چاق بی قواره

خپل


فربه و چاق

خپل

مترادف و متضاد زبان فارسی

خپل

کوتوله، کوتاه‌قد، قدکوتاه (چاق)،
(متضاد) بلندقامت، چاق، خپله، ابله، پخمه، کودن، نادان

فرهنگ فارسی هوشیار

خپل

کوتاه قد، کوتوله

انگلیسی به فارسی

heavyset

خپل

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

خپل

632

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری