معنی تورفتگی
فرهنگ عمید
فرورفتگی،
گودی موجود در جسمی، که بر اثر ضربه یا فشار پیدا شود،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Depression
فارسی به ترکی
kertik
فارسی به عربی
عتله
فرهنگ فارسی هوشیار
فرو رفتگی
انگلیسی به فارسی
تورفتگی
recess
تورفتگی
تورفتگی
hanging indent
تورفتگی معلق.
lie by
تورفتگی دیوار یا دوراهی
indentation
تورفتگی، ایجاد فرورفتگی، توگذاری، کنگره
دندانه، کنگره، تورفتگی، پله ای
ترکی به فارسی
تورفتگی
فناوری اطلاعات
معادل ابجد
1116