معنی تقصیرکار
لغت نامه دهخدا
تقصیرکار. [ت َ] (نف مرکب) مقصر و آنکه دارای گناه و تقصیر باشد و آنکه سهو و غفلت کرده باشد. (ناظم الاطباء). تقصیردار.
حل جدول
گناهکار
مترادف و متضاد زبان فارسی
خطاکار، مقصر،
(متضاد) بیگناه، مبرا
فارسی به انگلیسی
Blameworthy, Culpable, Guilty
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه تقصیر دارد: ((درین کار همه تقصیرکاریم. ))
معادل ابجد
1021