معنی تقصیرکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تقصیرکار. [ت َ] (نف مرکب) مقصر و آنکه دارای گناه و تقصیر باشد و آنکه سهو و غفلت کرده باشد. (ناظم الاطباء). تقصیردار.

حل جدول

گناهکار

مترادف و متضاد زبان فارسی

خطاکار، مقصر،
(متضاد) بی‌گناه، مبرا

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه تقصیر دارد: ((درین کار همه تقصیرکاریم. ))

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر