معنی تربانتین

لغت نامه دهخدا

تربانتین

تربانتین. [ت ِ رِ] (فرانسوی، اِ) در زبان فرانسه عصیر سقزی طیاری را گویند که بخودی خود و یا به اعانت شکافهای مصنوعی از اشجار مختلف الطایفه اخذ می کنند و در طب استعمال می نمایند و بفارسی آنرا زنگباری می نامند. (ناظم الاطباء). صمغالبطم. تربنتین. سقز نیمه مایعی که از ساقه ٔ درخت بُطْم یا درختان دیگر که از طایفه ٔ کاج و تربنتاسه باشند جاری می گردد. تربانتین داروئی است که چون بر عضوی دردناک مالند بر اثر قدرت تحریکی درد را دور گرداند.
- اسانس تربانتین، اسانسی است که از تقطیر تربانتین بدست آید و برای محلول ساختن چربیها و پیه ها و ساختن رنگهای روغنی و روغن جلا و جز آن بکار می رود. رجوع به صمغالبطم شود.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ معین

تربانتین

(تِ رِ) (اِ.) صمغ حاصل از اقسام درختان کاج که از آن اسانس تربانتین و کولوفان استخراج می کنند که در طب به کار روند؛ سقز، جوهر سقز، راطینا، راتینه، راتینج نیز گویند.

فرهنگ عمید

تربانتین

مادۀ رزینی به رنگ زرد که از زیر پوست بعضی از درختان، مانند سرو و کاج تراوش می‌کند و از آن روغن تربانتین به دست می‌آید که در طب و نقاشی کاربرد دارد، جوهر سقز،

حل جدول

تربانتین

صمغ درخت کاج

جوهر سقز


جوهر سقز با مصرف دارویی

تربانتین


صمغ درخت کاج

تربانتین

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

تربانتین

جوهر سقز، صمغ درخت کاج

سوئدی به فارسی

terpentin

تربانتین، سقز، قندرون، تربانتین زدن به، روغن یا عرق تربانتین،

اسپانیایی به فارسی

trementina

تربانتین، سقز، قندرون، تربانتین زدن به.

عربی به فارسی

تربنتین

تربانتین , سقز , قندرون , تربانتین زدن به

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

terebinthine

تربانتین

معادل ابجد

تربانتین

1113

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری