معنی تارمی

تارمی
معادل ابجد

تارمی در معادل ابجد

تارمی
  • 651
حل جدول

تارمی در حل جدول

فرهنگ معین

تارمی در فرهنگ معین

  • (رَ) (اِمر. ) نرده ای از چوب یا آهن که جلو باغ یا ایوان سازند. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

تارمی در لغت نامه دهخدا

  • تارمی. [رَ / رُ] (اِ) محجر و دیوارمانندی از چوب یا آهن که جلو باغ یا ایوان و غیره سازند که اکنون در تکلم تارمی گفته میشود. (فرهنگ نظام: تارم). رجوع به تارم شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تارمی در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

تارمی در فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

تارمی در گویش مازندرانی

  • نرده، ابر، طبقه ی دوم، فضای بالایی خانه، اتاق مشرف به...
فرهنگ فارسی هوشیار

تارمی در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (صفتاسم) محجر و دیوار مانندی از چوب یا آهن که جلو باغ یاایوان غیره سازند. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید