معنی بی رغبتی
لغت نامه دهخدا
بی رغبتی. [رَ ب َ] (حامص مرکب) بی میلی. عدم تمایل. بی اشتهائی:
به بی رغبتی شهوت انگیختن
برغبت بود خون خود ریختن.
سعدی.
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Indisposition
معادل ابجد
1624