معنی بومارشه

لغت نامه دهخدا

بومارشه

بومارشه.[بُو ش ِ] (اِخ) (1732- 1799 م.) پیر اگوستین کارون دُ. نویسنده ٔ فرانسوی.مصنف ریش تراش اشبیلیه، عروسی فیگارو، کمدی های جسورانه و مشحون از حرکت و نشاط. (فرهنگ فارسی معین).


باربیه د سویل

باربیه د سویل. [ی ِ دُ س ِ] (اِخ) نام نمایش نامه ٔ کمدی است در چهار پرده به نثر که بومارشه نویسنده ٔ فرانسوی بسال 1775 م. آنرا نوشته، و حسن ره آورد آنرا بفارسی درآورده و بسال 1327 هَ. ش. بنام «ریش تراش اشبیلیه » یا «احتیاط بیفایده » در طهران منتشر کرده است. از روی این اثر اپرا هم تهیه شده است.

معادل ابجد

بومارشه

554

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری