معنی بغض

لغت نامه دهخدا

بغض

بغض. [ب ُ] (ع اِمص) دشمنی و خصومت و عداوت و کینه. (ناظم الاطباء). دشمنی و عداوت. (فرهنگ نظام). دشمنی. (آنندراج) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). نفرت. خلاف حب. (اقرب الموارد). کین. دشمنانگی:
هرآنکس که در دلش بغض علی است
از او خوارتر درجهان زار کیست.
فردوسی.
حاسدم گوید چرا باشی تو در درگاه شاه
اینت بغض آشکارا اینت جهلی راستین.
منوچهری.
وین سنیان که سیرتشان بغض حیدر است
حقا که دشمنان ابوبکر و عمرند.
ناصرخسرو.
با جُحی گفت روزکی حیزی
کز علی و عمر بگو چیزی
گفت با وی جحی که انده چاشت
در دلم حب و بغض کس نگذاشت.
سنایی.
و رجوع به امثال و حکم دهخدا شود.
بغض کز حکمتی بود دین است
مهر کز علتی بود کین است.
سنایی.
حرص و دغل و بخل و حرام و غیبت
بغض و حسد و کبر و ریا و کینه.
خاقانی.
زآشنایی خیزد این بغض و ولا
از غذای خوش بود سقم و شفا.
مولوی.
|| گرفتگی گلو از غصه و عروض مصیبتی. (ناظم الاطباء). || غم شدیدی که منجر به گریه ٔ متوالی میشود. (فرهنگ نظام).
- بغض کسی ترکیدن، از شدت تأثر بگریه افتادن.

بغض. [ب ُ] (ع مص) دشمن داشتن کسی را. (آنندراج) (ناظم الاطباء). دشمن شدن و دشمنی کردن. (مؤید الفضلاء).


بغض کردن

بغض کردن. [ب ُ ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول عوام تنگی در گلو پیدا آمدن مقدمه ٔ گریستن را. (یادداشت مؤلف): بچه بغض کرده.


بغض گرفتن

بغض گرفتن. [ب ُ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب) فشردگی در گلو پیدا آمدن مقدمه ٔ گریستن را. (یادداشت مؤلف).

فارسی به انگلیسی

بغض‌

Grudge, Rancor, Rancour

حل جدول

بغض

فیلمی از رضا درمیشیان

فیلمی با بازی مهران احمدی

کینه و دشمنی، فیلمی از رضا درمیشیان

فارسی به عربی

بغض

کراهیه، نکایه

فرهنگ فارسی آزاد

بغض

بٌغض، دشمنی، کینه، کراهت و انزجار

فارسی به ایتالیایی

بغض

singhiozzo

فرهنگ معین

بغض

دشمنی، کینه، حالتی از گلو که شخص جلو گریه خود را بگیرد. [خوانش: (بُ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

بغض

کینه، دشمنی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بغض

عقده، حقد، کینه، کین،
(متضاد) حب، مهر، دشمنی، عداوت، عناد، غیظ،
(متضاد) نشاط، لبخند 0

فرهنگ فارسی هوشیار

بغض

دشمنی داشتن کسی را، دشمن شدن و دشمنی کردن وعداوت


بغض کردن

‎ نوسته کردن گلو گیر شدن، دشمنی کردن (مصدر) ‎-1 از غصه و مصیبت و گرفتگی و تاثر گریان و غمگین شدن و بخود فرو رفتن: (طفلک براثر ملامت بغض کرده. )، کینه گرفتن.

معادل ابجد

بغض

1802

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری