معنی بروسلا
حل جدول
فرهنگ عمید
لغت نامه دهخدا
تربنیچ. [ت ِ ب ِ] (اِخ) تربنیتس. مرکز قضای قصبه ای است در سیلزیای پروس که در 25هزارگزی شمال شرقی بروسلا واقع است و 14500 تن سکنه دارد و کلیسای بزرگی در آنجا وجود دارد. (از قاموس الاعلام ترکی).
مالت
مالت. (فرانسوی، اِ) مرضی عفونی که عاملش را نوعی باکتری بنام میکروکوکوس ملیتنسیس می دانند. علایم کلینیکی این ناخوشی بواسطه ٔ وجوددرد در اندامها و ترشح عرق فراوان و تب مشخص است. سیر مرض طولانی است و گاهی تا یک سال طول می کشد و بسیار امکان دارد عود کند. وجه تسمیه ٔ این ناخوشی بواسطه ٔ شناخته شدن این مرض ابتدا در جزایر بحرالروم (مدیترانه) خصوصاً جزیره ٔ مالت است، ولی برخلاف نامش خاص جزیره ٔ مالت نیست و در سراسر دنیا دیده می شود چون باکتری عامل این مرض اول دفعه بوسیله ٔ بروس کشف گردید، این باکتری را بروسلا می گویند و مرض مالت را بروسلوز نیز می نامند. راه سرایت این مرض از دامها (گاو و گوسفند و بز و خوک) به انسان است که بطور مستقیم با تماس حیوان (مثلاً دوشیدن شیر با دست خراش دار) و یا بواسطه ٔ ضایعات مخاط از راه مقاربت و یا بطور غیرمستقیم بوسیله ٔ شیر و پنیر و آب آلوده به فضولات حیوان و یا از راه تنفس بوسیله ٔ گردوغبار به انسان سرایت می کند. (فرهنگ فارسی معین).
معادل ابجد
299