معنی برنا

برنا
معادل ابجد

برنا در معادل ابجد

برنا
  • 253
حل جدول

برنا در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

برنا در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • جوان، شاب، فتا، نوجوان، خوب، ظریف، نیک،
    (متضاد) پیر، جاافتاده، زال، سالخورده، شیخ، کلان‌سال، کهنسال، مسن، معمر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

برنا در فرهنگ معین

  • جوان، زیبا، خوب. برناه هم گفته می شود. [خوانش: (بُ) [په. ] (ص. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

برنا در لغت نامه دهخدا

  • برنا. [ب َ / ب ُ] (ص، اِ) برنای. جوان. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم). مرد جوان. (غیاث). جوان، مقابل پیر. (ناظم الاطباء). برناک. برناه. برنای. شاب. در پهلوی اَپورنای، در اوستا اَپِرِنایو، به معنی نابرنا، چه «اَ» از ادوات نفی است و پرنایو مرکب از دو جزو است به معنی پر زمان و مدت، بنابراین اپرنایو، یا نابرنا کسی است که هنوز عده ٔ سالی که برای سن بلوغش لازم است پر نشده باشد. پرنایو در اوستا به معنی کسی است که به سن بلوغ رسیده و زمان لازم پر شده باشد، همین کلمه ٔ اخیر است که در فارسی برنا شده و از آن مطلق جوان اراده کنند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

برنا در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

برنا در فارسی به انگلیسی

  • Mature, Pubescent, Young, Youth, Youthful
فارسی به عربی

برنا در فارسی به عربی

نام های ایرانی

برنا در نام های ایرانی

  • پسرانه، جوان، جوان
فرهنگ فارسی هوشیار

برنا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • مرد جوان، بر عکس پیر
فرهنگ پهلوی

برنا در فرهنگ پهلوی

  • جوان، خوش اندام
فارسی به آلمانی

برنا در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید