معنی با وقار

فارسی به انگلیسی

با وقار

Demurely, Graceful, Gracefully, Solemnly


وقار

Aplomb, Classiness, Composure, Dignity, Elevation, Grace, Gracefulness, Gravity, Poise, Repose, Reserves, Sedateness, Soberness, Sobriety, Solemnity

فارسی به ترکی

با وقار‬

ağırbaşlı

فرهنگ فارسی هوشیار

وقار

زیور هنگ (برهان در لغت فرس برابر با نگه داشتن و تیمار بردن آمده) آهستگی آرامیدگی گرانسنگی شکیبایی بزرگواری ‎ (مصدر) آهسته وبردبارگردیدن، (اسم) آهستگی و بردباری حلیم: ((الماخوبیش آنکه مردم را لباس وقار و آرام دهد. )) یا اهل وقار. باوقار. یا با وقار. یا بی وقار. بی تمکین سبک بی ثبات.


بی وقار

سبکسار باد سار


با وقار

موقر، شکوهمند، سنگین، با عزت، با تمکین، گران سنگ

فارسی به آلمانی

با وقار

Gewaltig, Gross, Großartig

لغت نامه دهخدا

وقار

وقار. [وَ] (ع مص) وقاره. آهسته و بردبار گردیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || به آرام شدن. (ترجمان علامه ٔ جرجانی، ترتیب عادل بن علی) (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || (اِمص) آهستگی و بردباری. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آرامیدگی و آهستگی. (آنندراج) (غیاث اللغات):
بازیگه شمس و قمر و ببر و هزبر است
منزلگه جود و کرم و حلم و وقار است.
منوچهری.
آن رسول مجتبی وقت نثار
خواستی از ما حضور و صد وقار.
مولوی.
تو را خامشی ای خداوند هوش
وقار است و نااهل را پرده پوش.
سعدی.
تو بر سر قدر خویشتن باش و وقار
بازی و ظرافت به ندیمان بگذار.
سعدی.
|| بزرگواری. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی). || حلم و تمکین و گرانباری. (غیاث اللغات) (آنندراج). || (ص) رجل وقار؛ مرد آهسته و بردبار. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج).

حل جدول

وقار

متانت، سنگینی

متانت


با وقار

متین، سنگین

مترادف و متضاد زبان فارسی

وقار

ابهت، ثبات، رزانت، سکینه، سنگینی، طمانینه، متانت، مکث، مهابت، وقر، هنگ، هیبت، هیمنه،
(متضاد) سبکی

فارسی به عربی

وقار

اتزان، جاذبیه، رشاقه، کرامه


با وقار

کبیر

فرهنگ معین

وقار

(وَ) [ع.] (اِمص.) آهستگی، سنگینی، بزرگواری.

فرهنگ عمید

وقار

حالت فرد بامتانت و سنگین،
آرامی، آهستگی،
[قدیمی] شکوه و جلال، عظمت،

نام های ایرانی

وقار

پسرانه، متانت، سنگینی، آهستگی، آرامی، شکوه، جلال

فرهنگ فارسی آزاد

وقار

وَقار، غیراز معانی مصدری، رزانت، سنگینی و متانت، آهستگی و بردباری، عظمت، بزرگی،

معادل ابجد

با وقار

310

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری