معنی باین

باین
معادل ابجد

باین در معادل ابجد

باین
  • 63
حل جدول

باین در حل جدول

  • گونه ای طلاق
لغت نامه دهخدا

باین در لغت نامه دهخدا

  • باین. [ی ِ] (ع ص) بائن. آنکه از چپ درآید به دوشیدن شتر، مقابل معلی آنکه ازراست درآید. (منتهی الارب) (آنندراج). آنکه از دست راست شتر دوشد. (مهذب الاسماء). || چاه فراخ دورتک. ج، بوائن. (منتهی الارب). || کمان نرم که زه آن نهایت دور باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). و تأنیث آن بائنه است. (آنندراج). || زنی که از شوهر به طلاق جدا گردیده باشد. (آنندراج). جداشده. جداشونده. (مهذب الاسماء). تأنیث آن بائنه است: تطلیقه بائنه، طلاقی که رجعت در آن درست نباشد و این فاعله است که بمعنای مفعوله است. توضیح بیشتر ...
  • باین. [ی ِ] (اِخ) دهی در نیم فرسنگی میانه جنوب و مغرب شهر لار است. (فارسنامه ٔ ناصری). توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

باین در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ آشکار، هلیده زنی که هلش (طلاق) از شوی جدا شده
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید