معنی بامبو

لغت نامه دهخدا

بامبو

بامبو. (فرانسوی، اِ) خیزران. نی. نوعی نی است. نوعی نی مغزدار است که از آن عصاو چوب دستی و تعلیمی سازند و بخم کردن شکسته نشود. || تلمبه. آنچه با آب و نفت و امثال آن ازچاه یا ظروف گود بالاکشند. بمبو. تلمبه ٔ چاه عمیق.

فرهنگ معین

بامبو

(اِ.) خیزران.

فرهنگ عمید

بامبو

خیزران

حل جدول

بامبو

خیزران

نی هندی

فرهنگ فارسی هوشیار

بامبو

فرانسوی خیزران پارسی است و تازی گشته آن خیزران است تازی است (اسم) خیزران

معادل ابجد

بامبو

51

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری