معنی باحمیت

حل جدول

واژه پیشنهادی

باحمیت

غیرتمند

مترادف و متضاد زبان فارسی

باحمیت

بامروت، جوانمرد، راد، غیرتمند، غیرتی،
(متضاد) بی‌غیرت، بی‌مروت


غیرتی

باحمیت، غیرتناک، غیور،
(متضاد) بی‌غیرت


بی‌رگ

بی‌تعصب، بی‌حمیت، بی‌درد، بی‌غیرت،
(متضاد) باحمیت، دردآشنا


غیرتمند

باحمیت، باغیرت، بامروت، متعصب، غیرتناک، غیرتی، غیور،
(متضاد) بی‌غیرت


بی‌غیرت

بی‌آبرو، بی‌حمیت، بی‌ناموس، قرمساق، لوده، ناکس،
(متضاد) باحمیت، غیرتمند، بی‌عار، تن‌آسا، تنبل، کاهل، لاابالی،
(متضاد) زرنگ، کوشا

فارسی به عربی

انگلیسی به فارسی

fervent

باحمیت

فرهنگ عمید

غیور

غیرتمند، باغیرت، باحمیت، ناموس‌پرست،

فرانسوی به فارسی

fervent

باحرارت , باحمیت , پرشور وشعف , ملتهب.

اسپانیایی به فارسی

ferviente

باحرارت، باحمیت، پرشور وشعف، ملتهب.

سوئدی به فارسی

brinnande

باحرارت، باحمیت، پرشور وشعف، ملتهب،


brinnande-innerlig

باحرارت، باحمیت، پرشور وشعف، ملتهب،


innerlig

باحرارت، باحمیت، پرشور وشعف، ملتهب، قلبی، صمیمی، از روی صمیمیت، خالص، بی ریا،

معادل ابجد

باحمیت

461

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری