معنی اکسید اهن

حل جدول

اکسید اهن

هماتیت

لغت نامه دهخدا

اکسید

اکسید. [اُ] (فرانسوی، اِ) هر جسمی که از ترکیب شبه فلز یا فلزی با اکسیژن حاصل شود مانند: اکسید آهن و اکسید ازت، و اکسیدهای فلزی در طبیعت فراوان است. (فرهنگ فارسی معین). خبث. زنگ. اکسید دو فر؛ زنگ آهن. خبث الحدید. اکسید دو زنک، زنگ روی. (یادداشت مؤلف). از اکسیدهای معروف است: اکسید اتیلن. اکسیدجیوه (اکسید مرکوریک). اکسید روی (اکسید دو زنک). اکسید سرب. اکسید آهن (اکسید فرو + اکسید فریک). اکسید کربن. اکسید مس. اکسید منگنز. اکسید منیزی. اکسید نقره. اکسید نیکل. و رجوع به فهرست روش تهیه ٔ مواد آلی و نیز درمان شناسی ص 524 و 461 و 208 و 209 شود.

فرهنگ عمید

اکسید

ترکیب اکسیژن با فلزها، غیر فلزها یا بنیان‌های آلی. δ اکسیدهای فلزی در طبیعت فراوان هستند و بیشتر مواد معدنی فلزات را تشکیل می‌دهند و مهم‌ترین آن‌ها اکسید آهن، اکسید مس، و اکسید آلومینیوم است،
* اکسید جیوه: (شیمی) مادۀ پودری‌شکل به رنگ زرد یا سرخ که نوع زرد آن خاصیت ضدعفونی قوی دارد،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مترادف و متضاد زبان فارسی

اکسید

اکسیده، زنگ، هواسوز

فرهنگ معین

اکسید

(اُ) [فر.] (اِ.) هر جسم بسیط که با اکسیژن ترکیب شده باشد.

فرهنگ فارسی هوشیار

اکسید

هر جسم بسیطی که با اکسیژن ترکیب شده باشد


اکسید دوکوئیور اکسید مس

فرانسوی زنگار مس

عربی به فارسی

اهن

تخطی کردن , رنجاندن , متغیر کردن , اذیت کردن , صدمه زدن , دلخور کردن

گویش مازندرانی

اهن

اشاره به نزدیک

بلی – آری

فارسی به آلمانی

اهن

Bügeln, Eisen (n), Eisern, Plätteisen (n), Plätten

فارسی به عربی

اهن

حدید

معادل ابجد

اکسید اهن

151

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری