معنی اکتیو
حل جدول
فعال انگلیسى
فلز رادیو اکتیو
اورانیوم
عنصر رادیو اکتیو
رادیوم
فعال و اکتیو
انرژیک
تبدیلات رادیو اکتیو
اثر ارنست راذرفورد
عنصر فلزی رادیو اکتیو
اورانیوم
از عناصر رادیو اکتیو
لاورنسیوم
از عناصر رادیو اکتیو مصنوعی
نوبلیوم
فرهنگ معین
(اَ) [انگ.] (ص.) فعال، در حال کار، به کار انداخته شده، پر تکاپو.
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرتوزا
فرهنگ فارسی هوشیار
انگلیسی باز یافتی، سنجشی
فارسی به آلمانی
Radioaktiv [adjective]
مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
Strahlenbiologie [noun]
فارسی به انگلیسی
Activate
واژه پیشنهادی
اورانیم
معادل ابجد
437