معنی اپل

فرهنگ معین

اپل

بالشتکی که داخل آن را با ابر و پنبه و مانند آن پر می کنند و برای خوش حالت نشان دادن سرشانه ها از زیر به قسمت داخلی سرشانه یا میان رویه و آستری می دوزند، سردوشی افسری، شانه، د وش. [خوانش: (اِ پُ) [فر.] (اِ.)]

(اَ پِ) [انگ.] (اِ.) از زبان های برنامه - نویسی کامپیوتر.

حل جدول

اپل

نوعی ماشین، سردوشی افسری، اصطلاحی در شمشیربازی، برجستگی زیر شانه کت

اصطلاحی در شمشیربازی

اصطلاحی در شمشیر بازی

برجستگی زیر شانه کت

سردوشی افسری

سرشانه

نوعی ماشین، سردوشی افسری، اصطلاحی در شمشیر بازی، برجستگی زیر شانه کت


شانه، اپل، خا، کول، کت

دوش و کتف


شانه ، اپل ، خا ، کول ، کت

دوش و کتف

فرهنگ عمید

اپل

قطعه‌پارچه‌ای پُرشده از ابر یا پنبه که برای خوش‌حالت نشان دادن شانه‌ها، از زیر به سرشانه‌های لباس وصل می‌شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اپل

سرشانه

فرهنگ فارسی هوشیار

اپل

فرانسوی سرشانه


اپل کاره

فرانسوی چارشانه

معادل ابجد

اپل

33

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری