معنی انکارکردن

حل جدول

انکارکردن

منکرشدن

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

ترکی به فارسی

یادسیماک

انکارکردن

فرهنگ فارسی هوشیار

ناخستوشدن

(مصدر) انکارکردن انکار مقابل خستو شدن.

فرانسوی به فارسی

disputent

ستیزه , چون وچرا , مشاجره , نزاع , جدال کردن , مباحثه کردن , انکارکردن.


disputez

ستیزه , چون وچرا , مشاجره , نزاع , جدال کردن , مباحثه کردن , انکارکردن.


disputer

ستیزه , چون وچرا , مشاجره , نزاع , جدال کردن , مباحثه کردن , انکارکردن.


disputons

ستیزه , چون وچرا , مشاجره , نزاع , جدال کردن , مباحثه کردن , انکارکردن.

سوئدی به فارسی

disputera

ستیزه، چون وچرا، مشاجره، نزاع، جدال کردن، مباحثه کردن، انکارکردن،


ej erk nna-frneka

مالکیت چیزی را انکارکردن، ردکردن، از خود ندانستن، نشناختن، عاق کردن،


tvist

بحث، منازعه، مناظره، رقابت، مرافعه، رد، ستیزه، چون وچرا، مشاجره، نزاع، جدال کردن، مباحثه کردن، انکارکردن،

اسپانیایی به فارسی

contienda

درگیری، ستیزه، چون وچرا، مشاجره، نزاع، جدال کردن، مباحثه کردن، انکارکردن.

عربی به فارسی

ارفض تملک

مالکیت چیزی را انکارکردن , ردکردن , از خود ندانستن , نشناختن , عاق کردن

انگلیسی به فارسی

disavow (n. disavowal)

رد کردن، انکارکردن، تکذیب کردن، صرفنظر کردن (اقدام وکیل را) غیر مجاز اعلام کردن

معادل ابجد

انکارکردن

546

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری