معنی الحاد

الحاد
معادل ابجد

الحاد در معادل ابجد

الحاد
  • 44
حل جدول

الحاد در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

الحاد در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • ارتداد، بت‌پرستی، بدآیینی، بددینی، بدکیشی، بدمذهبی، رجز، رفض، زندقه، شرک، کفر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

الحاد در فرهنگ معین

  • (مص ل. ) از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، (اِمص. ) بی دینی، کفر. [خوانش: (اِ) [ع. ]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

الحاد در لغت نامه دهخدا

  • الحاد. [اِ] (ع مص) از حد درگذشتن در حرم (کعبه) و میل کردن بظلم در آن، و رعایت نکردن و هتک حرمت آن و شریک قرار دادن بخدا یاشک کردن درباره ٔ خدا و بقولی ستم کردن در حرم و بقول دیگر احتکار طعام در آن (در مکه). (از اقرب الموارد). کژکاری خواستن و ستمکاری جستن. (تفسیر کشف الاسرار ج 6 ص 347). از حد درگذشتن در حرم و پاس فرمان نکردن یا شریک گردانیدن با خدای یا ستم کردن یا نگاه داشتن غله را جهت گران فروختن. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
  • الحاد. [اَ] (ع اِ) ج ِ لَحد و لُحد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به لَحد و لُحد شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

الحاد در فرهنگ عمید

  • از دین برگشتن، انکار خداوند کردن، کفر و بی‌دینی،
فارسی به انگلیسی

الحاد در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

الحاد در فارسی به عربی

  • الحاد، بدعه، خطا، وثنیه
عربی به فارسی

الحاد در عربی به فارسی

  • انکار وجود خدا , الحاد , کفر
فرهنگ فارسی هوشیار

الحاد در فرهنگ فارسی هوشیار

  • خصومت، از دین برگشتن، کفر، بی دینی
فرهنگ فارسی آزاد

الحاد در فرهنگ فارسی آزاد

  • اِلْحاد، از دین برگشتن، مُلْحِد شدن، منکر حق گردیدن، کفر و بی دینی،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید