معنی اشنویه

لغت نامه دهخدا

اشنویه

اشنویه. [اُ ی َ] (اِخ) قصبه ٔ مرکز دهستان و بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه، در 110هزارگزی جنوب آن شهرستان که در مسیر شوسه ٔ نقده - مهاباد واقع است و محلی است دره، سردسیر و مالاریائی. سکنه ٔ آن 2212 تن است. آب آن از رودخانه ٔ اشنویه و محصول آن غلات، حبوبات، توتون و شغل اهالی کاسبی و زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است. راه شوسه و در حدود 150 باب مغازه و دکان، ادارات دولتی، دسته ٔ ژاندارمری و 5 دبستان دارد. مختصات جغرافیائی: طول 45 درجه و 6 دقیقه، عرض 37 درجه و 2 دقیقه و 30 ثانیه، ارتفاع 1530 متر، اختلاف ساعت با تهران 25 دقیقه و 12 ثانیه یعنی 12 ظهر اشنویه ساعت 12 و 25 دقیقه و 12 ثانیه در تهران است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4). رجوع به اشنو و اشنه شود.

اشنویه. [اُ ی َ] (اِخ) حمداﷲ مستوفی آرد: شهری وسط است در میان کوهستان بر یک مرحله ٔ ارمیه افتاده در غرب مایل قبله. هوایش خوشتر از ارمیه بود و آبش از اودیه ای که از آن جبال برمیخیزد. حاصلش غله و دیگر حبوبات و انگور بود و مردمش بیشتر سنی اند و صدوبیست پاره دیه از توابع اوست و ضیاعش را نیز حاصلی نیکوست، حقوق دیوانیش نوزده هزاروسیصد دینار است. (نزهه القلوب مقاله ٔ 3 ص 86). و رجوع به ص 84 و 80 و 241 همان کتاب و فهرست جغرافیای غرب شود. و در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است: نام یکی از بخشهای شهرستان ارومیه است. این بخش درجنوب شهرستان ارومیه واقع شده و حدود آن بشرح زیر میباشد: از شمال به دهستان باراندوزچای، از جنوب و خاور به بخش سلدوز، از باختر به خاک عراق. قسمت جنوبی بخش تقریباً جلگه و هوای آن معتدل است. محصول عمده ٔ آن غلات، توتون و سیگار است. هوای قسمت شمالی کوهستانی سردسیر و محصول عمده ٔ آن غلات، توتون و لبنیات است.آب این بخش از رودخانه ٔ اشنویه و چشمه سارها و آب کوهستان (برف و باران) تأمین میگردد. شغل عمده ٔ ساکنان این بخش کشاورزی و گله داری است. بخش اشنویه از دو دهستان بنام حومه و دشت بیل تشکیل شده و جمع قراء آن 74 و جمعیت آن در حدود 14370 تن است. مرکز این بخش قصبه ٔ اشنویه میباشد. || اشنویه (حومه) نام یکی از دهستان های دوگانه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه است. قراء این دهستان در اطراف بخش واقع شده و هوای آن سردسیر و کوهستانی است. آب آن از رودخانه ٔ اشنویه و چشمه سارها تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن غلات، حبوبات، توتون و لبنیات است. راه شوسه ٔ نقده و ارومیه از این دهستان میگذرد. جمع قراء دهستان 60 و جمعیت آن در حدود 12920 تن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: ده شمس بالا و پائین، دهگرجی، حسن نوران، خالدآباد، نالوس، نرزیوه، هیق، سنگان، نالیوان. مرکز دهستان قصبه ٔ اشنویه میباشد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


حسن نوران

حسن نوران. [ح َ س َ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه شهرستان ارومیه 12500گزی اشنویه 3500گزی شوسه ٔ اشنویه به نقده. دره، سردسیر. سکنه ٔ آن 286 تن سنی کرد. آب آن از رودخانه ٔ اشنویه. محصول آنجا غلات، حبوبات، توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی، جاجیم بافی. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


امیرآباد

امیرآباد. [اَ] (اِخ) دهی است از بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه. محصول آن غلات و توتون. آب آن از رودخانه ٔ اشنویه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


گورش آباد

گورش آباد. [رُ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری اشنویه و 2 هزارگزی شوسه ٔ اشنویه به نقده. جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه ٔ آن 121 تن است. آب آن از رودخانه ٔ اشنویه است. محصول آن غلات و حبوب و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی. راه آن ارابه رو است و تابستان از راه اشنویه میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


نالیوان

نالیوان. [لی] (اِخ) از دهات دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه است، در 3500 گزی شمال شرقی اشنویه بر سر راه ارابه رو اشنویه در دامنه ٔ سردسیر سالم هوائی واقع است و 477 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ اشنویه تأمین میشود. محصولش غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنعت دستی ایشان جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و در تابستان از طریق اشنویه میتوان با ماشین رفت. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

حل جدول

واژه پیشنهادی

از دهستان های اشنویه

دهستان اشنویه جنوبی، دهستان اشنویه شمالی، دهستان دشت بیل، دهستان هق


پایتخت گیلاس ایران

شهر اشنویه

معادل ابجد

اشنویه

372

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری