معنی ژانویه
لغت نامه دهخدا
ژانویه. [ژان ْ ی ِ] (اِخ) فرمانی که در تاریخ 17 ژانویه ٔ 1562 م. کاترین دمدیسی به پرتستانها داده و امتیازاتی به آنان اعطا کرد.
ژانویه. [ژان ْ ی ِ] (اِخ) (قدیس) نام اسقف بنه وان مولد حدود سنه ٔ 250 م. و شهادت در سال 305 م. ذکران وی روز 19 سپتامبر است.
ژانویه.[ژان ْ ی ِ] (فرانسوی، اِ) نام اولین ماه سال گریگوری یا نخستین ماه سال میلادی فرنگی که آغاز آن تقریباً برابر هفدهم دیماه جلالی است و سی ویک روز دارد.
ژانویه. [ژان ْ ی ِ] (اِخ) (بُن اُم) نام شخص اساطیری که بنا به افسانه های کودکانه برای اطفال در شب اول سال میلادی بازیچه ها آرد. وی به هیئت سن نیکلا، پیرمردی با ریش سپید که با خود بازیچه ٔ بسیار دارد تصویر میشود.
فارسی به انگلیسی
January
فارسی به ترکی
ocak
حل جدول
ماه اول فرنگی
فرهنگ فارسی هوشیار
نام نخستین ماه سال میلادی که آغاز آن تقریباً برابر هفدهم دیماه جلالی است و سی و یکروز است
فرهنگ معین
(یِ) [فر.] (اِ.) اولین ماه از سال میلادی برابر با اواخر دی و اوایل بهمن.
فرهنگ عمید
ماه اول از سال میلادی که ۳۱ روز و تقریباً برابر نیمۀ دوم دی و نیمۀ اول بهمنماه است،
فارسی به عربی
ینایر/کانون الثانی
فارسی به آلمانی
فارسی به ایتالیایی
gennaio
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
ژانویه
معادل ابجد
1072