معنی اشفتگی
فارسی به عربی
اضطراب، حیر، سقطه، صخب، فوضی
اشفتگی فکری موقتی
ابداع
مربوط به اشفتگی اوضاع
فوضوی
اضطراب یا اشفتگی بعداز انجام عملی
انحسار الموج
حل جدول
پریشانی، آسیمه، مضطرب
انگلیسی به فارسی
اشفتگی -هیجان
فرانسوی به فارسی
بهت , اشفتگی , حیرت , بهت وحیرت.
turbulence (nom f minin)
اشفتگی , اغتشاش , اشوب , گردنکشی , تلا طم.
سوئدی به فارسی
بهت، اشفتگی، حیرت، بهت وحیرت،
oro
ارنگ، تشویش، دل واپسی، اضطراب، اندیشه، اشتیاق، نگرانی، اضطراب، تشویش، بی قراری، اشفتگی، ناراحتی، اشفتگی، بی ارامی، بی قراری، دل واپسی، اضطراب، تشویش، ناراحتی، خدشه، اشفتگی، انحراف، اختلا ل، ناارامی، اشوب، اشفتگی، اضطراب، بیقراری، بیتابی، پریشانی، اضطراب، ناراحتی، غم زدگی، اشکال،
konsternation
بهت، اشفتگی، حیرت، بهت وحیرت،
alteration
سراسیمگی، اشفتگی، هیجان، تلا طم، تحریک،
kackalorum
غریو، هیاهو، خروش، همهمه، شلوغ، اشفتگی،
اسپانیایی به فارسی
ناارامی، اشوب، اشفتگی، اضطراب، بیقراری، بیتابی.
turbulencia
اشفتگی، اغتشاش، اشوب، گردنکشی، تلا طم.
معادل ابجد
811