معنی اشفتن
فارسی به آلمانی
Durcheinanderbringen, Rückschlag (m), Stören, Unkrempeln
حل جدول
تشویش
فارسی به عربی
ازعاج، اضطراب، اغلق، انزعاج، مشکله، موجه، هزه، هیج، هیجان
سوئدی به فارسی
فرسودگی، ساییدگی، اشفتن،
st ra-oroa
اشفتن، ناراحت کردن، مزاحم شدن،
frenesi
دیوانه کردن، شوریده کردن، اشفتن، دیوانگی انی، شوریدگی، هیجان،
raseri-vanvett
دیوانه کردن، شوریده کردن، اشفتن، دیوانگی انی، شوریدگی، هیجان،
فرانسوی به فارسی
اشفتن , ناراحت کردن , مزاحم شدن.
troubler (verbe)
اشفتن , ناراحت کردن , مزاحم شدن.
troublons (verbe)
اشفتن , ناراحت کردن , مزاحم شدن.
troublez (verbe)
اشفتن , ناراحت کردن , مزاحم شدن.
agitez (verbe)
بکارانداختن , تحریک کردن , تکاندادن , اشفتن , پریشان کردن , سراسیمه کردن.
اسپانیایی به فارسی
بکارانداختن، تحریک کردن، تکاندادن، اشفتن، پریشان کردن، سراسیمه کردن، ارتعاش، تکان، لرزش، تزلزل، لرز، تکان دادن، جنباندن، اشفتن، لرزیدن.
perturbar
مختل کردن، مزاحم شدن، اشفتن، ناراحت کردن، مزاحم شدن، واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند، ناراحت، اشفته.
عربی به فارسی
دیوانه کردن , شوریده کردن , اشفتن , دیوانگی انی , شوریدگی , هیجان
معادل ابجد
831