معنی استارت
فرهنگ عمید
فارسی به انگلیسی
Starter
فرهنگ معین
حرکت کردن و به حرکت درآوردن، لحظه حرکت ورزشکاران د ر ورزش های دو و میدانی، دوچرخه سواری، شنا و همانند آن، شروع. [خوانش: (اِ) [انگ.] (اِ.)]
حل جدول
دستگاه روشن کننده خودرو
استارت قدیمی
هندل
استارت قدیم
هندل
جانشین هندل
استارت
دستگاه روشن کننده خودرو
استارت
علامت شروع مسابقه شنا
استارت
راهاندازی
استارت
راه اندازی
استارت
آغاز کردن انگلیسی
استارت
فرهنگ فارسی هوشیار
راه انداختن، شروع
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1062