معنی ارادتمند
فرهنگ معین
(اِ دَ مَ) [ع - فا.] (ص مر.) آن که ارادت می ورزد، مخلص.
فرهنگ عمید
دارای صمیمیت و دوستی بسیار،
عنوانی که شخص هنگام حرف زدن از خود برای اظهار تواضع به خود میدهد: ارادتمند بسیار مشتاق شما هستم،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اخلاصمند، ارادتپیشه، ارادتشعار، ارادتکیش، مخلص،
(متضاد) بیارادت
فارسی به انگلیسی
Servant
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه ارادت ورزد، دوستدار
معادل ابجد
700

![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)

