معنی احتیاطی

فارسی به انگلیسی

احتیاطی‌

Backup, Precautionary, Prudential, Reserved

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

احتیاطی

دور اندیشانه هوشکارانه (صفت) منسوب به احتیاط کاری که از روی احتیاط و دوراندیشی صورت گیرد.

عربی به فارسی

احتیاطی

دریغ داشتن , مضایقه کردن , چشم پوشیدن از , بخشیدن , برای یدکی نگاه داشتن , در ذخیره نگاه داشتن , مضایقه , ذخیره , یدکی , لاغر , نحیف , نازک , کم حرف , پس نهاد , کنار گذاشتن , پس نهاد کردن , نگه داشتن , اختصاص دادن , اندوختن , اندوخته , احتیاط , تودار بودن , مدارا

فارسی به ایتالیایی

اطلاعات عمومی

واژه پیشنهادی

کنایه از بی احتیاطی کردن

تبر پیش دیبا بردن

معادل ابجد

احتیاطی

439

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری