معنی آهیانه

لغت نامه دهخدا

آهیانه

آهیانه. [ن َ / ن ِ] (اِ) استخوان بالای مغز از کاسه ٔ سر. قحف. || صاحب جهانگیری گوید در بعض فرهنگها به معنی کاسه ٔ سر [جمجمه] و شقیقه نیز آمده است. || کام. فک اعلی یعنی آنجای که بحلقوم نزدیک و به عربی حنک باشد. (برهان). || عظم مصفات: القحف، بر آهیانه زدن. (تاج المصادر بیهقی). آنجای از سر کودک که می جنبد. (مؤید الفضلاء). یافوخ.

حل جدول

آهیانه

کاسه سر

استخوان جمجمه

استخوان کاسه سر


استخوانى در جمجمه

آهیانه


کاسه سر

آهیانه


استخوان جمجمه

آهیانه


استخوان کاسه سر

آهیانه


استخوانی در جمجمه

آهیانه

فرهنگ فارسی هوشیار

آهیانه

استخوان بالای مغز


عظم قحف

آهیانه نفاغ

فرهنگ معین

آهیانه

کاسه سر، جمجمه 2- کام، دهان. [خوانش: (نِ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

آهیانه

کاسۀ سر، استخوان بالای مغز سر،

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

آهیانه

72

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری