معنی آل بویه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آل بویه

خاندان بویه

کلمات بیگانه به فارسی

آل بویه

خاندان بویه

لغت نامه دهخدا

آل بویه

آل بویه. [ل ِ ی َ] (اِخ) خانواده ٔ ایرانی نژاد از اولاد بویه نام دیلمی که از 320 تا 448 هَ.ق.در ایران جنوبی و عراق فرمانروائی به استقلال داشته اند. آل بویه را نظر بدیلمی بودن، دیالمه نیز خوانده اند. مؤسس سلطنت دیالمه علی عمادالدوله از امرای مرداویج بن زیار و حسن رکن الدوله و احمد معزالدوله پسران بویه ٔ دیلمی بوده اند. این سه پسر ولایات بدست آورده رامیان خود تقسیم کردند و چهارده تن از اولاد و اعقاب آنها هرکدام در قسمتی از مملکت اسلاف خود حکومت مستقل داشته و به مناسبت قلمرو حکمرانی خود بدیالمه ٔ فارس و دیالمه ٔ عراق و اهواز و کرمان و دیالمه ٔ ری و همدان و اصفهان و دیالمه ٔ کردستان موسوم شده اند. انقراض دیالمه بر دست آل کاکویه و غزنویان و سلجوقیان بوده است و آنان را بُوَیْهیّون نیز نامند. و ابواسحاق ابراهیم بن هلال صابی متوفی به سال 386 را تاریخی است از این دودمان به نام تاجی، و نیز جمال الدین علی بن یوسف قفطی وزیر، تاریخی دیگر در شرح حال آنان کرده است.


حسن آل بویه

حسن آل بویه. [ح َ س َ ن ِ ل ِ ی َ] (اِخ) رجوع به آل بویه شود.


بویه

بویه. [ی َ/ ب ُ وَ] (اِخ) آل بویه. رجوع به همین کلمه شود.

بویه. [ی َ / ی ِ] (اِ) آرزومندی. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). یوبه:
ز سهم وی و بویه ٔ پور خویش
خرد در سرم جای بگرفت بیش.
فردوسی.
مرا بویه ٔ پور گم بود خاست
به دلسوزگی جان همی رفت خواست.
فردوسی.
ترا بویه ٔ دخت مهراب خاست
دلت خواهش سام نیرم کجاست.
فردوسی.
خروشان و نوان با بویه ٔ جفت
ز بی صبری و دلتنگی همی گفت.
(ویس و رامین).
بجان بویه ٔ یار دلبر گرفت
شتابان ره رومیه برگرفت.
اسدی.
کهن بویه ٔ جفت نو باز کرد
هم اندرزمان راه را سازکرد.
اسدی.
سوی مولد کشید هوش مرا
بویه ٔ دختر و هوای پسر.
مسعودسعد.
ای در حرم عدل تو امنی که نیاید
از بویه ٔ او خواب خوش آهوی حرم را.
انوری.
شاها ز من شنوسخن حکمت
نز شاعران به بویه ٔ سیم و زر.
حاجی سیدنصراﷲ تقوی.
رجوع به یوبه شود. || رستنی که آنرا شاه تره میگویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء).


حسن بویه

حسن بویه. [ح َ س َ ن ِ ی َ] (اِخ) رکن الدوله. رجوع به رکن الدوله و آل بویه و آثارالباقیه ص 133 و مجمل التواریخ صص 389- 391 شود.

حل جدول

آل بویه

از سلسله های تاریخی ایران


نخستین حاکم آل بویه

عماد الدوله

عمادالدوله


شاعر معاصر آل بویه

بندار رازی


اولین حاکم آل بویه

عمادالدوله


مشهورترین فرمانروای آل بویه

عضدالدوله

گویش مازندرانی

آل بویه

از سلسله های ایرانی برخاسته از شمال ایرانبنیانگذاران سلسله...

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

آل بویه

54

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری