معنی آخ

لغت نامه دهخدا

آخ

آخ. (صوت) صوتی است مرادف وای و اُف، حاکی از درد و رنج و تعب:
عشق آتش تیز و هیزم تاخ منم
گر عشق بماند اینچنین آخ تنم.
صفار.
|| آفرین. بخ. بارک اﷲ.


آخ و اوخ

آخ و اوخ. [خ ُ] (اِ صوت مرکب، از اتباع) حکایت صوت ناله ٔ بیمار و مانند آن.

فارسی به انگلیسی

آخ‌

Oh, Ooh, Yelp

گویش مازندرانی

آخ آخ

از اصوات در مقام افسوس


آخ

از اصوات که هنگام درد و ترحم به کار برند


اوخ – اوخ

آخ آخ

فرهنگ معین

آخ

(ص.) کلمه افسوس که هنگام احساس درد و رنج یا اظهار تأسف تلفظ می کنند.


آخ و اوخ

(خُ) (اِمر.) کلمه ای است حاکی از ناله بیمار و مانند آن.

فرهنگ عمید

آخ

کلمۀ افسوس که هنگام احساس درد و رنج یا اظهار تٲسف تلفظ می‌کنند، آه، وای،

حل جدول

آخ

کلمه درد

کلمه درد، برادر عرب


آخ نگفتن

کنایه از مقاوم بودن


کلمه اظهار درد

آخ


کلمه درد، برادر عرب

آخ

فرهنگ فارسی هوشیار

آخ

در موقع افسوس خوردن هنگام دردواظهار تاسف گفته میشود


آخ و اوخ

(اسم) کلمه ایست حاکی از ناله بیمار و مانند آن.

معادل ابجد

آخ

601

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری