گدایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
عمل خواستن پول و کمک مالی از دیگران برای گذران زندگی، کار گدا. [خوانش: (گَ یا گِ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
کار و پیشۀ گدا: طمع از خلق گدایی باشد/ گر همه حاتم طایی باشد (جامی۴: ۶۶۵)،
حل جدول
کدیه، دریوزه گری، تهیدستی، درویشی
گد
کدیه
مترادف و متضاد زبان فارسی
تهیدستی، درویشی، فقر، دریوزهگری، سوال، کدیهدریوزه
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل گدا شغل گدا دریوزه کدیه: طمع از خلق گدایی باشد گر همه حاتم طایی باشد. (جامی) یا به گدایی افتادن. گدا شدن تهیدست گردیدن: بعد از یکی دو سال پولها خرج شد و بگدایی افتادند.
پیشنهادات کاربران
گد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.