ناپخته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
نپخته، پختهنشده، خام،
[مجاز] بیتجربه، ناآزموده،
حل جدول
خام، بی تجربه
خام
مترادف و متضاد زبان فارسی
خام، نامطبوخ، بیتجربه، ناشی، کال، نارس،
(متضاد) پخته، رسیده
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنچه که پخته نشده طبخ نشده، نرسیده کال (میوه)، بی تجربه ناآزموده مقابل پخته.
پیشنهادات کاربران
خام
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.