رمال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
جمع رمل.، ریگ ها، ریگستان ها. [خوانش: (رِ) [ع.] (اِ.)]
(رَ مّ) [ع.] (ص.) فالگیر.
فرهنگ عمید
رملفروش، ریگفروش،
کسی که رمل میاندازد و فال میبیند، فالبین، فالگیر،
رَمْل
حل جدول
فالگیر
فال گیر
مترادف و متضاد زبان فارسی
دعانویس، ساحر، طالعبین، عراف، فالگیر، کاهن، کفبین
فرهنگ فارسی هوشیار
ریگها کسی که رمل می اندازد، فالبین
فرهنگ فارسی آزاد
رَمّال، شن و ماسه فروش- طالع بین (به کلمه رَمل مراجعه شود)
پیشنهادات کاربران
شگونیا
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.