گستاخی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(~.) (حامص.) دلیری، بی پروایی.
فرهنگ عمید
بیپروایی، جسارت،
بیشرمی، وقاحت،
* گستاخی کردن: (مصدر لازم)
بیپروایی کردن، جسارت کردن،
پررویی کردن،
حل جدول
خیرهسری
بی باکی، بی پروایی، بی شرمی، بی حیایی، جسارت، وقاحت، پر رویی
خیره سری
تجاسر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیباکی، بیپروایی، بیحیایی، بیشرمی، پررویی، جراءت، جسارت، شوخی، وقاحت
فرهنگ فارسی هوشیار
جسارت بی پروایی: هر چه آید برتو از ظلمات و غم آن زبی باکی و گستاخی است هم. (مثنوی)، وقاحت پررویی.
پیشنهادات کاربران
خیره رویی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.