عجله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(مص ل.) شتاب کردن، (اِمص.) تعجیل، تندی، (اِ.) شتاب، سرعت. [خوانش: (عَ جَ لِ) [ع. عجله]]
فرهنگ عمید
شتاب کردن،
(اسم) سرعت، شتاب،
حل جدول
سرعت، شتاب، تسریع
شتاب کردن
فرهنگ واژههای فارسی سره
شتاب
کلمات بیگانه به فارسی
شتاب
مترادف و متضاد زبان فارسی
تسریع، تعجیل، سرعت، شتاب، شتابزدگی، شتابندگی،
(متضاد) تامل، درنگ
فرهنگ فارسی هوشیار
شتاب، سرعت
پیشنهادات کاربران
فور
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.