سهل انگار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
سهل انگار. [س َ اِ] (نف مرکب) آنکه کارها را آسان شمرد و بی اعتنایی کند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(سَ اِ) [ع - فا.] (ص فا.) آن که همه چیز را آسان انگارد.
فرهنگ عمید
کسی که هر کار یا پیشامدی را آسان انگارد، آنکه کاری را آسان شمارد و در آن دقت نکند، لاقید،
حل جدول
متهاول
ولنگار
مسامحهکار
مسامحه کار
متهاون
اهمال کننده
متهاون
مترادف و متضاد زبان فارسی
آسانگیر، بیمبالات، سهلگیر، مسامح، مسامحهکار، لاابالی، لاقید، ولنگار،
(متضاد) سختگیر، سور
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه کارها را آسان شمرد و بی اعتنائی کند
پیشنهادات کاربران
کم زن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.