بی شمار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
بسیار، بیاندازه، بیحساب، بیمر،
حل جدول
متعدد
بیمر
بیمر، متعدد
نهمار
مترادف و متضاد زبان فارسی
بسیار، بیاندازه، بیحد، بیحساب، بیقیاس، بیمر، بینهایت، جزیل، زیاد، سرسامآور، فراوان، نامحدود، نامعدود،
(متضاد) معدود
پیشنهادات کاربران
متعدد
فراوان، بیمر
بسیار زیاد
بی حساب، غیر بی اندازه، بی حد، بی حساب، بی قیاس، بی نهایت، جزیل، نامتناهی، نامحدود، نامعدودقابل شمارش،
بسیار بینهایت فراوان مهمتر بیقیاس خارج ازحد بی شمار بی حد فراوان
فراوان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.