بلافاصله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(بِ ص ِ لِ) [ع.] (ق.) فوری، بی - وقفه.
حل جدول
بیدرنگ
بی درنگ
فرهنگ واژههای فارسی سره
بی درنگ
کلمات بیگانه به فارسی
بی درنگ
مترادف و متضاد زبان فارسی
صفت آنی، بیدرنگ، دردم، علیالفور، فوراً، هماندم، فوری، بیوقفه
فرهنگ فارسی هوشیار
در دم اندر زمان
پیشنهادات کاربران
پشت بند
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.