آتش گرفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
سوختن
کنایه از خشمناک شدن
احتراق
مترادف و متضاد زبان فارسی
اشتعال، حریق، سوختن، شعلهورشدن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) مشتعل شدن و سوختن چیزی که آتش در آن افتاده باشد، خشمگین شدن غضبناک گردیدن.
پیشنهادات کاربران
احتراق، اشتعال
گر-سوختن-
نایره-آذرنگ
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.