معنی یرموک

لغت نامه دهخدا

یرموک

یرموک. [ی َ] (اِخ) وادیی است میان نهر اردن و بحر لوط واقع در شام که به سبب جنگی که در عهد خلافت ابوبکرخلیفه ٔ اول در آنجا روی داد سخت مشهور است. خالدبن ولید فرمانده ٔ قوای اسلام با مرگ خلیفه ٔ اول و آغاز خلافت خلیفه ٔ ثانی از فرماندهی عزل و ابوعبیدهبن جراح به جای وی منصوب گردید ولی خالد این فرمان را پنهان داشت و به جنگ ادامه داد و لشکر روم را بکلی درهم شکست و بعد به حضور ابوعبیده رفت و به منصب جدید او تهنیت گفت. جنگ یرموک پایان فتوح الشام است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 6). وادیی است به ناحیه ٔ شام یا موضعی است. و منه یوم الیرموک. (منتهی الارب). ناحیه ای است در شام و غزوه ٔ یرموک معروف است. (از لباب الانساب).
- یوم الیرموک، از جنگهای عصر اسلام است در ناحیه ای به همین نام که در شام واقع است و آن در سال سیزدهم هجرت میان مسلمین و روم روی داد و پس از آن ابواب شام بر روی عساکر اسلامی مفتوح گشت. (یادداشت مؤلف).


دیرالخل

دیرالخل. [دَ رُل ْ خ َل ل] (اِخ) نام محلی نزدیک یرموک است و در واقعه ٔ یرموک لشکر مشرکان در آن موضع فرود آمدند. (از معجم البلدان).


بشیر

بشیر. [ب َ] (اِخ) ابن کعب بن ابی الحمیری... سیف در فتوح آورده است وی یکی از امرای یرموک بود و با ذکر اسامی گفته است چون ابوعبیده از یرموک رفت و بدمشق فرود آمد وی را جانشین خود در آن شهر کرد. و رجوع به الاصابه ج 1 ص 164 شود.

معادل ابجد

یرموک

276

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری