معنی کهنه‌پرست

مترادف و متضاد زبان فارسی

کهنه‌پرست

مرتجع، واپسگرا،
(متضاد) نوگرا


نوپرست

متجدد، نوگرا،
(متضاد) کهنه‌پرست، کهنه‌گرا، مرتجع


مرتجع

صفت کهنه‌پرست، محافظه‌کار، نوستیز، واپسگرا،
(متضاد) پیشرو، نوگرا

حل جدول

کهنه‌پرست

امل

مرتجع


مرتجع

کهنه‌پرست

فرهنگ عمید

امل

کسی که آشنا به آداب‌ورسوم زمان نباشد و لباس و ظاهر یا افکارش مطابق زمانه نیست، کهنه‌پرست،

معادل ابجد

کهنه‌پرست

742

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری