معنی کنکور
لغت نامه دهخدا
فارسی به ترکی
giriş sınavı
فرهنگ معین
(کُ) [فر.] (اِ.) مسابقه، امتحان ورودی.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آزمایش، آزمون، امتحان، مسابقه
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
جلسۀ آزمون کتبی که داوطلبان برای ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در آن شرکت میکنند،
سخن بزرگان
بله، در هر چهار یا پانصد سال یکبار، وحشیگری برای جامعه بشری از جمله امور واجب است، در غیر این صورت دنیا از بسیاریِ تمدن خواهد ترکید.
گناه افشا شدن یک راز به گردن کسی است که اولین بار آن را به دیگری سپرده است.
فارسی به ایتالیایی
concorso
ترکی به فارسی
کنکور
معادل ابجد
296