معنی چگونگی

لغت نامه دهخدا

چگونگی

چگونگی. [چ ِ ن َ / ن ِ] (حامص مرکب) طبیعت و طریقه ٔ هر چیز و کیفیت. (ناظم الاطباء). حال. وضع. طور. حالت. کیف. چونی. هویت. ماهیت. کیفیت: و کیفیت بود چون چگونگی چیزها. (کشف المحجوب سجستانی 17).... چگونگی حال قاید منجوق از وی پرسید. (تاریخ بیهقی).
آنکه نداند چگونگیت نداند
کهنه سرایا که تو ز بهر چرائی.
ناصرخسرو.
... پیش از حدوث خطر و معاینه ٔ شر چگونگی آن را شناخته باشد. (کلیله و دمنه). رجوع به چگونه و کیفیت و چونی شود. || شرح و تفسیر. شرح و توضیح. سرگذشت. (ناظم الاطباء): ایارده، چگونگی پازند است. (صحاح الفرس). چنانکه بیارم چگونگی آن برجای خویش. (تاریخ بیهقی). || حقیقت. (ناظم الاطباء). حاق مطلب. بیان واقع. || (اصطلاح فلسفه) ابن سینا آن را بجای کیفیت بکار برده، همچنانکه «چندی » را نیز بجای کمیت آورده است: و این را چگونگی خوانند وبتازی کیفیت. (دانشنامه ٔ علایی چ خراسانی ج 1 ص 85).اﷲ را چگونگی نباشد. (کتاب المعارف).

فارسی به انگلیسی

چگونگی‌

Cy _, Estate, Fashion, Or _, Status, Tone

فرهنگ عمید

چگونگی

وضع و حالت چیزی، کیفیت: آن‌که بداند چگونگیت، بداند / شهره‌سرایا که تو ز بهر چرایی (ناصرخسرو: ۹۰)،

مترادف و متضاد زبان فارسی

چگونگی

چونی، کیفیت، وضعیت، حالت،
(متضاد) چندی

فارسی به عربی

چگونگی

اسلوب، اکذوبه، شرط، ظرف، کیف، هاله


چگونگی صدا

تناسق الانغام

فرهنگ فارسی هوشیار

چگونگی

طبیعت و طریقه هر چیز و کیفیت، حال، وضع، حالت

فرهنگ معین

چگونگی

کیفیت، وضع و حالت. [خوانش: (چِ نِ) [په.] (حامص.)]

فارسی به آلمانی

چگونگی

Angeben, Staat (m), Verfassung (f), Vorbringen, Wie, Zustand (m), Lage (f), Liegen, Lüge (f), Lügen, Unaufrichtigkeit (f)

واژه پیشنهادی

چگونگی ها

اوضاع


وضع و چگونگی

حال، کیفیت، طرز، موقعیت

معادل ابجد

چگونگی

109

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری