معنی پولیومیلیت

حل جدول

پولیومیلیت

بیماری فلج اطفال


بیماری فلج اطفال

پولیومیلیت

فارسی به عربی

پولیومیلیت

شلل الاطفال

انگلیسی به فارسی

Poliomyelitis

پولیومیلیت


polio

(=poliomyelitis) (طب) پولیومیلیت

اطلاعات عمومی

عامل ابتلا به فلج اطفال

ویروس پولیومیلیت

اسپانیایی به فارسی

poliomielitis

پولیومیلیت، بیماری فلج اطفال


polio

پولیومیلیت، بیماری فلج اطفال

عربی به فارسی

شلل الاطفال

پولیومیلیت , بیماری فلج اطفال

سوئدی به فارسی

barnf rlamning

پولیومیلیت، بیماری فلج اطفال


polio-barnfrlamning

پولیومیلیت، بیماری فلج اطفال

لغت نامه دهخدا

دیافراگم

دیافراگم. (فرانسوی، اِ) قرصی روزنه دار در دوربین عکاسی و تلسکوب و دوربین یا آلات نوری دیگر که گشادگی یک عدسی یا یکدستگاه نوری را محدود میکند و مانع ورود اشعه ٔ جانبی یک تابه به دستگاه میگردد در طبیعت بهترین نمونه ٔ آن عنبیه ٔ چشم است که با تنگ یا گشاد شدن شدت مقدار نور وارد به چشم را تغییر میدهد. (دائره المعارف فارسی). || غشایی قابل انعطاف که در بسیاری از اسبابها (مثلاً میکروفون) بکار میرود. (دائره المعارف فارسی). || دیافراگم یا حجاب حاجز. عضله ٔ بزرگی در انسان و سایر پستانداران که مانند پرده ای بین قفسه ٔ سینه و حفره ٔ شکم است. عضله ٔ عمده ٔ تنفس است، و هر مانعی در راه آزادی حرکت آن (مثلاً در پولیومیلیت) مانع عمل ریه میشود و حیات را به مخاطره می اندازد. در حرکت رو به پایین خود معده و کبد را نیز به کار می اندازد و به عمل هضم کمک میکند. انقباض متناوب آن سبب سکسکه میشود. (دایره المعارف فارسی). رجوع به دیافرغما و حجاب حاجز شود.

معادل ابجد

پولیومیلیت

544

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری