معنی پسربچه

فرهنگ عمید

پسربچه

پسری که از مرحلۀ کودکی گذشته اما هنوز به حد بلوغ نرسیده،


صبی

کودک، پسربچه،


پسرک

پسرو، پسربچه، پسر کوچک،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

پسربچه‌

Youngster, Youth

فارسی به ترکی

انگلیسی به فارسی

boyo

پسربچه


callant

پسربچه


loon

پسربچه


callan

پسربچه

ترکی به فارسی

اوغلان

پسر، پسربچه

فرهنگ معین

اغلان

(اُ) [تر.] (اِ.) پسر، پسربچه.

معادل ابجد

پسربچه

272

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری