معنی ورورجادو
لغت نامه دهخدا
ورورجادو. [وِرْ وِ] (اِ مرکب) آدم پرحرف و روده دراز را گویند. (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده).
وروره
وروره. [وِرْ وِ رَ / رِ] (اِ صوت) ورور. (فرهنگ فارسی معین):
با بی قرار دهرمجوی ای پسر قرار
عمرت مده به باد به افسون وروره.
ناصرخسرو.
رجوع به وِروِر شود.
- وروره ٔ جادو، نام جادوئی است مثلی: مثل وروره ٔ جادو؛ آنکه برای اغواء و اغراء و فریبی به شتاب با کسی نجوی گونه ای کند. زنان محیل و آهسته گوی را بدان تشبیه کنند. (یادداشت مؤلف). رجوع به ورورجادو شود.
حل جدول
واژه پیشنهادی
ورورجادو
معادل ابجد
426