معنی واگذاری

لغت نامه دهخدا

واگذاری

واگذاری. [گ ُ] (حامص مرکب) تفویض. تسلیم. (ناظم الاطباء). || ترک. طرح. (یادداشت مؤلف). || (ص نسبی) واگذارشده. تسلیم شده. منتقل شده. داده شده.
- املاک واگذاری، که مالک آن را به دیگری تسلیم کرده و تحویل داده است.

فارسی به انگلیسی

واگذاری‌

Delegation, Delivery, Devolution, Surrender

مترادف و متضاد زبان فارسی

واگذاری

انتقال، تحویل، ترک، تسلیم، تفویض، رهایی، سپردن، وقف

فارسی به عربی

واگذاری

استسلام، استقاله، تخلی، ترک، حیویه، کفاله


انتقال واگذاری

نقل


قابل واگذاری

قابل للتحویل


اجازه واگذاری رسمی

منحه

فرهنگ فارسی هوشیار

واگذاری

ترک، تفویض، تسلیم، منتقل کردن


املاک واگذاری

داراک واگذاری

واژه پیشنهادی

فارسی به آلمانی

انتقال واگذاری

Hinüberbringen, Transferieren, Umsteigen

سوئدی به فارسی

f rlning

واگذاری تیول، سند واگذاری تیول، تیول، ملک،

معادل ابجد

واگذاری

938

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری