معنی هز

هز. [هََ زز] (ع مص) جنبانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (مصادر اللغه زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی).

ذات الارانب. [تُل ْاَ ن ِ] (اِخ) نام موضعی است، عدی بن الرقاع راست:
فذر ذا ولکن هل تری ضوء بارق
و میضاً تری منه علی بعده لمعا
تصعد فی ذات الارانب موهناً
اذا هز رعداً خلت فی ودقه شفعاً.
(معجم البلدان).

چیزی را تکان دادن

هز

(اسم) شب سیزدهم یا چهاردتهم از هز ماه قمری.

سامان یافتن (مصدر) منظم شدن نظم و ترتیب یافتن: تا بر هز طرفی مردان کاردیده تجربت یافته مرتب شوند.

هز چیز کلان و درشت مانند کوه (اعم از انسان یا حیوان مانند: اسب فیل) : بر سمند کوه پیکر تند خویان گرم جنگ همچو آتش گشته پنهان در لباس آهنین.

نسلی پس از نسل پشت در پشت زاد برزاد: مواجب جنرال منتبتان سردار فرانسه. . به پنج هز ار تومان مقرر شد که نسلا بعد نسل با ولاد ذکور او داده شود.

انتقال موازی انتقال داده های کامپیوتری که در آن نویسه های هز جزء از اطلاعات به طور همزمان در مجموعه ای از مسیرهای موازی منتقل می شوند.

دی تی ال / تی تی ال علامتی اختصاری که نشان می دهد مدار با هز خانواده ی منطقی دی تی ال و تی تی ال سازگار است.

شدت میدان شدت میدان الکتریکی، مغناطیسی، یا الکترومغناطیسی در یک نقطه. در تابش الکترومغنایسی، شدت میدان عموماً بر حسب ولت، میلی ولت، یا میکروولت هز متر از ارتفاع مؤثر آنتن تعریف می شود.

ضریب دمایی ظرفیت خازنی مقدار تغییر ایجاد شده در ظرفیت هز خازن یا قطعه الکترونیکی در نتیجه تغییرات دما که معمولاً بر حسب جزأ در میلیون به ازای هر درجه سلسیوس (ppm/درجهC) اندازه گیری می شود.

temperature coefficient of capacitance-ضریب دمایی ظرفیت خازنی مقدار تغییر ایجاد شده در ظرفیت هز خازن یا قطعه الکترونیکی در نتیجه تغییرات دما که معمولاً بر حسب جزأ در میلیون به ازای هر درجه سلسیوس (ppm/درجهC) اندازه گیری می شود.

انتقال موازی، انتقال داده های کامپیوتری که در آن نویسه های هز جزء از اطلاعات به طور همزمان در مجموعه ای از مسیرهای موازی منتقل می شوند

دی تی ال / تی تی ال، علامتی اختصاری که نشان می دهد مدار با هز خانواده ی منطقی دی تی ال و تی تی ال سازگار است

12