معنی نسخهبرداری
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
استنساخ، رونویسی، کپیهبرداری
استنساخ
رونویسی، کتابت، نسخهبرداری
رونویسی
استنساخ، کپیهبرداری، نسخهبرداری
فرهنگ عمید
کسی که از روی نوشتهای نسخهبرداری میکند،
(اسم) = رونوشت
انتساخ
نسخه برداشتن، نسخه گرفتن، نوشتن از روی چیزی، نسخهبرداری،
کاتب
نویسنده، دبیر،
کسی که از کتابی نسخهبرداری میکند، استنساخکننده،
* کاتب ازلی: خدایتعالی،
* کاتب وحی: هریک از نویسندگان که آیاتی را که بر پیامبر اسلام نازل میشد مینوشتند: علیبن ابیطالب و عثمانبن عفان کاتب وحی بودند،
معادل ابجد
1132